●با دیدن آدمایی که چشماشون برق می‌زنه گریه‌م می‌گیره چون من روزی جزء همین آدما بودماحساس می‌کنم درست از وحم مراقبت نکردم و باید بابت این مراقبت نکردن جواب پس بدم.
هنوز چیزایی هست که منو به آدما وصل می‌کنه و این از بزرگ‌ترین دارایی‌هامه حتی اگه بلد نباشم از رابطه‌هام مراقبت کنم.

اما خی‌لی وقت بود انقدر مستقیم تو چشمای آدما نگاه نکرده بودم و برق چشماشون توی چشمام منعکس نشده بود.
همه‌ی این چند وقت چشمامو بستم در و دیوار رو نگاه کردم که تو چشمای کسی نگاه نکنم.
چون می‌دونستم از بین این همه آدم اگه حتی یه نفرم چشماش برق بزنه باعث می‌شه من وصل بشم به روزایی که نباید، یاد خاطره‌هایی بیفتم که گرچه یادآور روزای خوبمن اما نباید نباید نباید.
قلبم باز جا موند.
و این اتفاقی بود که نباید می‌افتاد.
قرار نبود دوباره تو چشمای آدما نگاه کنم تا برق چشماشون مستقیم بخوره توی قلبم و قلبمو روشن کنهچون این روشنایی برام زیاده و من همیشه مرزای روحی‌ای دارم که باید نگهشون دارم.
اما نبستم دوستِ من چشمامو باز کردم و چند ثانیه حسابی خیره شدم تو چشماتو نباید این‌طوری می‌شد.
باز از روحم مراقبت نکردم و جا موند.

تکه‌های روحم این بار جا موند وسط اون چهارراه.

●دنبال محبوب گشتن دویدن دنبال آدمی که تو رو به خاطراتت وصل می‌کنه !
از این جا به اون‌جا دویدن و نفس‌نفس‌زدن، هزار بار نقشه چک کردن، گذشتن و رفتن پیوسته.گذشتن و رفتن پیوسته.گذشتن و رفتن پیوسته.
همه‌ش به خاطر آدمی که ما رو وصل می‌کنه به روزایی که خودمون بودیمما همه‌ی این دو ساعتو نیم دنبال اون آدم ندویدیم، ما دنبال تکه‌های گمشده‌ی خودمون بودیم که اونا رو وقتی پیدا می‌کنیم که اون رو می‌بینیم.
●وقتی راه می‌رم، وقتی با آدما حرف می‌زنم، وقتی پیام می‌دم، وقتی سلام می‌کنم، وقتی از خنده‌ی آدما عکس می‌گیرم، وقتی صداشونو ضبط می‌کنم، یه قسمتی از روحمو جا می‌ذارمالآن تیکه به تیکه‌ی روحم جا مونده، یه تکه‌ش روی پله‌های دانشکده‌ ادبیات، یه تکه‌ش افتاده توی کتابخونه‌ی فرهنگ و حالا یه قسمت دیگه‌ش وسط راهروهای علوم‌اجتماعی.
 

و من هنوز بلد نیستم ز روحم مراقبت کنم.

+من خوردم به تو

به رگ‌های چشمات

من خوردم به تو

به سرمای دستات

من خوردم به تو

به آجر به سنگ

به دیوار سخت

به چرخای لنگ

من خوردم به تو

-بمرانی،مردمی-


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : آدما ,خوردم ,نباید ,مراقبت ,روحم ,پیوسته ,رفتن پیوسته ,پیوسته گذشتن ,خودمون بودیم ,روحم مراقبت ,نباید نباید ,رفتن پیوسته گذشتن
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Lisa پيام حشمتي Matt vpshosting روستای اَشینه Ashineh کنکور نامه سعید دهقانیان زبان آموزي انجمنیون